امام جعفر صادق(ع) از نظر دانشمندان اهل سنت
مقدمه
امام جعفر صادق (ع) ازجمله شخصیت هایی است که نظریات و افکار علما و دانشمندان را به خود مجذوب داشته و در رشته های زیادی از علم و دانش؛ طب، کیمیا، فزیک و...نظریه داده است که امروز آزمایشهای علمی نظریات امام صادق (ع) را ثابت میکند و بر آن صحه میگذارد. دانشمندان که در زمان امام صادق زندگی میکردند به شاگردی او افتخار می نمودند و در مقابل او زانوی ادب زده از دانش وسیع و سرشار او می آموختند. دانشمندان چه در زمان ایشان و بعد از ایشان در تعریف وتمجید از وی و ستودن مقام علمی او از یک دیگرسبقت می گرفتند و میگیرند. نه تنها علمای شیعه و علمای اهل سنت، که علمای غیر مسلمان هم از امام جعفر صادق تعریف میکنند و علمای شرق و غرب، مسلمان و غیر مسلمان تحت تا ثیر امام جعفر صادق قرار گرفته اند. از بزرگان علم و معرفت زيادند كسانى كه از محضر شريف حضرتش به صورت مستقیم و يا غيرمستقيم بهره بردهاند و زیادند کسانی که درباره ايشان سخنها گفتهاند و مقالات با ارزش به رشته تحرير درآورده اند، چی آنها که اعتقاد و باور به امامت او دارند یا ندارند و یا همانطور که گفته شد اصلا مسلمان نیستند. ما در اینجا به ذکر چند نظر از دانشمندان اهل تسنن می پردازیم، تا با افکار آنها درباره امام جعفر صادق(ع) آشنا شویم.
نکته
برخی از رهبران مذاهب اهل سنت، مانند امام ابوحنیفه(رح) و مالک بن انس، در زمان امام صادق ـ علیه السّلام ـ بوده و برخی دیگر مانند شافعی و احمدبن حنبل بعد از شهادت امام صادق ـ علیه السّلام ـ به دنیا آمده اند. و لکن از آنجایی که احمد شاگرد شافعی بوده است و شافعی شاگرد مالک بن انس، و مالک بنا به قول خودش از امام صادق ـ علیه السّلام ـ حدیث شنیده، پس از این جهت می توان آن دو را نیز از شاگردان امام صادق ـ علیه السّلام ـ بشمار آورد و در نتیجه تمام رهبران مذاهب اهل سنت یا با واسطه و یابدون واسطه جزء شاگردان امام صادق ـ علیه السّلام ـ می باشند.
امام مالك بن انس
محمدبن زياد ازدى می گوید: شنيدم كه مالك بن انس مىگويد: نزد جعفربن محمدالصادق (عليهالسلام) رفتم به گونهاى كه زياد از من قدرشناسى مىكرد و مىفرمود: «اى مالك تورا دوست دارم» و من از اين بابت مسرور مىگشتم و خدا را سپاس مىگفتم« فماكنت أراه إلّا على إحدى ثلاث خصال، إمّا مصلّ و إمّا صائم و إمّا يقرأالقرآن، و مارأيته يحدّث إلّا عن طهارة.»؛ هيچگاه نديدم ايشان را مگر بر سه خصلت نيك يا نماز مىخواند و يا روزهدار بود و يا به تلاوت قرآن مشغول بود و همیشه از خوبی ها و پاکی ها صحبت می کرد.(۱)
ابن حبان
ابن حجر عسقلانى از قول ابن حبان در باره امام صادق عليه السلام مىگويد: «مارأيت أفقه من جعفربن محمّد» فقیه تر از جعفربن محمد کسی را ندیدم وى از سادات اهلبيت است كه فقيه و عليم و فاضل بود و به سخنش نيازمند بوديم
و در روايت ديگرى آمده است كه وى تنهاكسى بود كه همه فقها وعلما و فضلا محتاج و نيازمند سخنش بودند.(۲)
ابوحاتم
ذهبى در كتاب خود موسوم به تذكرةالحفاظ مىنويسد: قال ابوحاتم: «ثقة لايسأل عن مثله»؛ امام صادق آنگونه مورد اطمينان است كه از كسى همانند او سئوال نمىشود.(۳)
ابن ابى حاتم
ابن حجر عسقلانى در كتاب تهذيب التهذيب از ابن ابى حاتم نقل مىكند كه گفت از قول پدرش: «جعفرالصادق ثقة لايسأل عنه.»؛يعنى: امام جعفرصادق(عليه السلام) شخصيت مورد اطمينانى است كه نياز نيست درباره او از كسى پرسش شود.(۴)
امام شافعى
ابن حجر عسقلانى گفته است: اسحاق بن راهويه گفت به شافعى گفتم: جعفر بن محمد نزد تو چگونه است؟ شافعى گفت: (ثقة) يعنى شخصیت کاملا مورد اعتماد و اطمينان كامل من است. (۵)
عمروبن المقدام
ابن حجر عسقلانی از عمروبن المقدام نقل مىكندكه گفت: «كنت اذا نظرت الى جعفربن محمد علمت انه من سلالة النبيين»؛ چون نگاه به جعفر بن محمد مىكردم مىدانستم كه او از سلاله پيامبران است. (۶)
امام ابوحنيفه(رح)
امام ابوحنيفه(رح) که یکی از شاگردان امام جعفر صادق(ع) هستند درباره آن حضرت فرموده است: «مارأيت أفقه من جعفربن محمّد»؛ فقيهتر و دانشمندتر از جعفربن محمد به چشم نديدهام. و بعد از گفتگویی که با امام جعفرصادق داشت گفت: «الله اعلم حیث یجعل رسالته» خداوند از همه دانا است که تا رسالتش را درکجا قرار دهد. و در جای دیگر میگوید: «لولا جعفر ابن محمد(ص) ما علم الناس مناسک حجهم» اگر امام صادق نبود مردم مناسک حج(طریقه حج کردن) شان را نمی دانستند.(۷)
شهرستانى
وى دركتاب خود موسوم به الملل والنحل درباره عظمت و بزرگى حضرت صادق (عليهالسلام) مىنويسد: «جعفربن محمّدالصادق، هو ذوعلم و أدب كامل في الحكمة، و زهد في الدنيا و ورع تام ّعن الشهوات و قدأقام بالمدينة مدّةً يفيد الشيعة المنتسمين إليه و يفيض على الموالين له أسرار العلوم.» «جعفربن محمّدصادق، داراى علم بسیار و ادب کامل در حکمت و زهد در دنیا و ورع تام از شهوات بود. او مدتى در مدینه اقامت کرد و به شیعیان منسوب به خود نفع فراوان رسانده و بر دوستداران خود اسرار علوم را بیان نموده است.»(۸)
ابن حجر هيثمى
وى كه يكى ديگر از مؤلفين به نام اهل تسنن بشمار مى آيد، در كتاب خود موسوم به الصواعق المحرقه موضوعى را در رابطه به اين كه شش فرزند از سلاله پاك محمدبن على (عليهمالسلام) به دنيا آمدند می گوید:
افضل و كاملتر از همه آنها امام جعفرصادق (عليه السلام) بودند كه پس ازوى خليفه و وصى ايشان شدند و مردم از علوم منتشره ايشان به تمامى شهرها سخن گفته اند و پيشوايان بزرگى چون؛ یحی بن سعید و.....از او حديث نقل كردهاند. (۹)
ابو الفرج عبدالرحمن بن الجوزى
ابن جوزى كه خود از عرفای نامدار اهل تسنن مىباشد و از مؤلفين مشهور جهان اسلام است در كتابش موسوم به «صفةالصفوة» مىنويسد: «كان جعفربن محمد مشغولا بالعبادة عن حبال رياسة»؛ جعفربن محمد شخصيتى بود كه مشغوليت فراوانش به عبادت او را از عشق رياست بازداشته و سيراب كرده بود.(۱۰)
ابن خلكان
اين مؤلف مشهور و به نام اهل تسنن در كتاب خود موسوم به «وفيات الاعيان» اظهارداشته است: حضرت امام جعفرصادق (عليهالسلام) از سادات اهلبيت(عليهم السلام) بشمار مىرود و به دليل راستگويى در گفتارش ملقب به صادق شده است، فضیلتش مشهورتر از آن است که ذکر شود و ابوموسى جابربن حيان يكى از شاگردان اوست كه كتابى مشتمل بر هزار برگ تأليف نموده كه متضمن رسالههاى امام جعفرصادق (عليهالسلام) است كه مقدار آنها به پنجصد رساله مىرسد.(۱۱)
خيرالدين الزركلى
وى يكى ديگر از مؤلفين به نام اهل تسنن مىباشد كه تأليفات ارزشمندى را از خود به يادگار گذاشته است او در كتاب خود«الاعلام» درباره امام جعفرصادق (عليه السلام) نوشته: امام جعفرصادق (عليه السلام) از بزرگان تابعين بشمار مىرود و در علم و دانش داراى منزلت بلندی است و جماعت زيادى از او كسب علم كردهاندكه از جمله آنها دو نفر از پيشوايان اهل تسنن امام ابوحنيفه و امام مالك هستند و لقب شان صادق است به خاطر اين كه هرگز كسى از او دروغ نشنيده است و در خبرهاى مربوط به او آمده است كه وى براى اعتلاء حق پيوسته عليه خلفاى بنى عباس در ستيز بوده و به مبارزه پرداخته است.(۱۲)
محمد فريد وجدى
اين نويسنده به نام نيز كه يكى از انديشمندان بزرگ اسلام و صاحب تأليفات متعددى مىباشد در دائرةالمعارف مشهور خود از امام جعفرصادق عليه السلام صحبت به ميان آورده و مىنويسد: ابوعبدالله جعفرالصادق يكى از ائمه دوازدهگانه مذهب اماميه است وى از سادات نبوى (صلى الله عليه وآله) مى باشد و به دليل صداقت در گفتارش به صادق ملقب شده است و يكى از بزرگان زمان خود در ميان مردم است.(۱۳)
ابو زهره
محمد ابو زهره از ديگر نويسندگان جهان اسلام و از انديشمندان به نام در كتابى كه به نام الامام الصادق درباره حضرت مىنويسد: امام صادق (عليه السلام) در طول مدت زندگى پر بركتش هميشه در طلب حق بود و هرگز پردهاى از ريب و شك و ترديد بر قلب او مشاهده نشد و كارهايش به مقتضيات كجانديشى سياستمداران زمانش رنگ نباخت و لذا هنگامى كه رحلت فرمود عالم اسلامى فقدان او را كاملا حس كرد؛ زيرا كه ياد او هر زبانى را عطرآگين مىساخت و همه علماء و انديشمندان بر فضل او اجماعاً معترفند.
و اضافه مىكند: علماء اسلام در هيچ مسألهاى آنگونه كه بر فضل امام صادق و دانش او اجماع نمودهاند عليرغم اختلاف طوائفشان، به اين شكل اجماع ننمودهاند و تعدادزيادى از ائمه اهل تسنن هستند كه معاصر با ايشان بودند و هم عصر با ايشان زيسته و از محضر مبارك شان فيض بردهاند و بدينسان وى به پيشوايى علمى زمانش كاملا شايسته بوده همچنانكه اين شايستگى را قبل از او پدر و جدش و نيز عمويش زيد رضى الله عنهم اجمعين داشتهاند. و همه پيشوايان راه هدايت به آنها اقتداء نموده و از حرفهاى آنها اقتباس نمودهاند. (۱۴)
ابن الصباغ مالكى
اين نويسنده نامدار اهل تسنن نيز كه در كتاب خود به نام «الفصول المهمة» در ارتباط با مناقب امام جعفر صادق (عليه السلام) مطالب قابل توجهى را ذكر نموده است در اينباره مىنويسد: مناقب و خوبی های امام صادق از شمارش برون است و فکر بیدار نویسنده از او حیرت می کند.(۱۵)
عبدالله بن شبرمه
ابونعيم اصفهانى در كتاب معروفش به نام «حليةالأولياء» به نقل از ابن شبرمة درباب احتجاج امام صادق (عليه السلام) مىنويسد: «امام جعفر به هنگامى كه من و ابوحنيفه به محضر ايشان وارد شديم به ابن ابى ليلى فرمودند چه كسى با شماست؟ پس از معرفى ابوحنيفه (رح) بين امام جعفرالصادق (عليه السلام) و ابوحنيفه سؤالاتى رد و بدل شد و در قسمتى از آن سؤالات امام جعفرصادق (عليه السلام) به ابوحنيفه گفت: «كدام يك از جهت كيفر و عقاب عظيمتراست؟ آدمكشى يا زنا؟ » ابوحنيفه (رح)جواب داد: آدمكشى. امام فرمود: «پس به درستى كه خداوند عزّوجل ّشهادت دو نفر در آدمكشى را پذيرفته و در زنا نپذيرفته مگر اينكه چهار نفر باشند.»
سپس گفت: «كدام يك از اين دو عبادت عظيمترند. نماز يا روزه؟» ابوحنيفه جواب داد: نماز. فرمود: «پس چگونه است كه حائض قضاى روزه دارد، اما نمازهايش قضا نمىشود!» لذا به صراحت ابوحنيفه را از قياس با رأى خودش بازداشت و فرمود: « دين را به رأيت قياس مكن»
و باز ابونعيم اصفهانى در همين كتاب به نقل از ابن بسطام مىنويسد: «كان جعفربن محمد يطعم حتى لا يبقى لعياله شيءٌ». يعنى: جعفربن محمد به هنگام اطعام، فقيران را به گونهاى غذا مىداد كه چيزى براى خانوادهاش باقى نمىگذاشت.
تعداد زيادى از تابعين از امام صادق (عليهالسلام) حديث نقل نمودهاند كه از ميان آنها مىتوان يحيى بن سعيدالأنصارى، و ايوب سختيانى و أبان بن تغلب و ابوعمروبن المعلاء و يزيدبن عبدالله بن الهادی را نام برد. اضافه بر اينكه ائمه و أعلام اهل تسنن مانند مالك بن انس و شعبةبن الحجاج و سفيان ثورى و ابن جريح و عبدالله بن عمر و روح بن القاسم و سفيان بن عيينة و سليمان بن بلال و اسماعيل بن جعفر و حاتم بن اسماعيل و عبدالعزيزبن مختار و وهب بن خالد و مسلم بن حجاج نيز از ايشان حديث روايت نمودهاند.(۱۶)
ميرعلى هندى
ميرعلى هندى كه از علماى نامدار اهل سنت است و در دوره ى معاصر زندگی میکرد، درباره ى عظمت علمى و اخلاقى امام صادق(ع) مى گويد:
آرا و فتاواى دينى تنها نزد سادات و شخصيتهاى فاطمى رنگ فلسفى به خودگرفته بود. گسترش علم در آنزمان، روح بحث و جستجو را برانگيخته بود و بحثها وگفتگوهاى فلسفى در همه ى اجتماعات رواج يافته بود. شايسته ى ذكر است كه رهبرى اين حركت فكرى را حوزه ى علمى اى كه در مدينه شكوفا شده بود، بر عهده داشت. این حوزه را نبيره ى على بن ابى طالب(ع) به نام امام جعفركه (صادق) لقب داشت، تإسيس كرده بود. او پژوهشگر فعال و متفكرى بزرگ بود و با علوم آن عصر به خوبى آشنايى داشت و نخستين كسى بود كه مدارس فلسفى اصلى را در اسلام تإسيس كرد.
در مجالس درس او تنها كسانى كه بعدها مذاهب فقهى را تإسيس كردند، شركت نمى كردند بلكه فلاسفه و طلاب فلسفه از مناطق دوردست در آن حاضر مى شدند.
(حسن بصرى) موسس مكتب فلسفى (بصره) و (واصل بن عطا) موسس مذهب (معتزله)، از شاگردان او بودند كه از زلال چشمه ى دانش او سيراب مى شدند.(۱۷)
نکته پایانی
این بود نظریات چند تن از علما و اندیشمندان اهل تسنن درباره امام جعفرصادق (ع). از این نظریات دانستیم که امام جعفر صادق شخصیت محوری، قابل قدر و قابل پذیرش برای همه بوده و هست ولی باید دانست که شخصیت امام جعفر صادق بالا و والاتر از آن است که در افکار و نظریات بگنجد و محصور باشد، تا کاملا او را شناخت وتعریفش نمود.
همان طور که در ابتدا اشاره کردیم، دانشمندان غیرمسلمان هم درباره امام جعفرصادق حرف زده اند؛ مجمع مطالعاتی است در استراسبورگ فرانسه یکی از تحقیقاتی که از سوی ۲۵ نفر از دانشمندان این مجمع صورت گرفته مربوط به مذهب شیعه است و بخشی از آن درباره امام جعفر صادق (ع) است که نظریات امام جعفر صادق راجع به فیزیک، شیمی، طب و غیره به بحث گرفته شده و درباره آن کتابی نوشته اند. ذبیح الله منصوری آن را به نام مغز متفکر جهان شیعه ترجمه نموده است.
پینوشتها
۱- ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب،ج۲،ص۱۰۵، دار صادر، بیروت.
۲- همان، ص ۱۰۴
۳- همان، ص ۱۰۴
۴- همان، ص ۱۰۴
۵- همان، ص ۱۰۵
۶-همان، ص ۱۰۵
۷- علامه حلی، حسن بن یوسف، منهاج الکرامه فی معرفت الامامة،ج ۲،ص ۷۲، نویسنده: حسینی میلانی، علی، ناشر: الحقایق، قم.
۸- همان، ص ۷۳
۹- ابن حجر هیثمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقه فی الرد علی اهل البدع والزندقه، ص ۲۳۴، تهران
۱۰- ابوالفرج،عبدالرحمن ابن جوزی، صفة الصوة، دارالنشر: دارالمعرفة - بيروت - ۱۳۹۹ - ۱۹۷۹،الطبعة: الثانيه،تحقيق: محمود فاخوری.
۱۱- ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان و ابناء ابناء الزمان،ج ۱، ص ۳۲۷، منشورات شریف رضی، قم، ۱۳۶۴
۱۲- زرکلی خیرالدین، الاعلام، ج ۲، ص ۱۲۶،حرف ج، دارالعلم للملایین، بيروت.
۱۳- پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه جهانی سبطین.
۱۴- ابو زهره، محمد، الامام الصادق حیاته وعصره- آرائه وفقهه، ص ۳-۴، مطبعه احمد علی،مخیمه.
۱۵- ابن صباغ، علی بن محمد، الفصول المهمة في معرفة الأئمة، ج ۲، ص ۹۱۳ محقق:غریری،سامی؛ ناشر:دارالحدیث؛ محل نشر:قم
۱۶- پایگاه مجتمع آموزشی عالی امام خمینی، به نقل از امالی صدوق.
۱۷- همان،به نقل از مختصر تاریخ العرب،ص ۱۹۳.
سیدابراهیم آخوندزاده- ارسالی به خبرگزاری جمهور
سایت خبرگزاری جمهوری
مطالب مرتبط:
نگاهی به نحوه شهادت امام صادق علیه السّلام
شمه اى از اخلاق و صفات جعفر بن محمّد الصادق (عليه السلام)
شمه اى از کرامات جعفر بن محمّد الصادق (عليه السلام)